آویشارآویشار، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

آویشار

آغاز پنج سالگی

1393/7/7 16:35
353 بازدید
اشتراک گذاری

اولین رنگ آمیزی دقیق و درست آویشار با دورگیری مامان

 

بیدار شدن تو یه صبح زیبا با غن غونهای داداشی

 

 

بهترین اسباب بازیهای این دوره از زندگی آویشار

جاده سازها که با کتابی به همین اسم که خاله رخشن جون خریده بود، تو خونه رسما اعلام وجود کردن

 

 

 

 

 

.تو این سن و سال عاشق ماشین و موتور و چرخ و ماکت 206 یعنی جارو برقی و آچار و پیچ گوشتی و کلا کارای فنی مربوط به ماشین هستی، ماهم هر چی از دستمون بر می آد برات تهیه می کنیم تا هر چی که تو کارتونا یا بیرون و تعمیرگاه می بینی بتونی پیاده کنی... مث سنگی که نداشتیم بار کامیون کنی، بهت چند مشت شکلات دادم که نقش سنگ تو کامیون رو داشته باشن...

اینروزا هر تنبیهی برات در نظر می گیریم به شکل خنده داری خوشت می آد مث وقتی که با توپ زدی فلاسک آب سوشیار رو شکستی و گفتیم خودت باید براش بخری گفتی: من که پول ندارم ما هم گفتیم عصر می ریم ماشیناتا می فروشیم با پولش براش بخر، عصر که شد شال و کلا کردی و ماشیناتا برداشتی و با خوشحالی اومدی سراغمون که بریم دیگه.... بریم ماشینا رو بفروشیم...

یا وقتی به خاطر خرابکاری می فرستیم یه چند دقیقه ای تو اتاقت باشی انقدر با اسباب بازیها بهت خوش می گذره که حاضر نیستی بیای بیرون...

یا وقتی بهت می گم اصلا لازم نکرده کارتون ببینی وقتی صدای تی وی رو پایین نمی آری تا داداشت بخوابه... می ری تی وی رو خاموش می کنی و بی صدا با قیافه می شینی یه کناری...

امروز از رو ناهار با عجله بلن شدی و می گی مامان! دسسسام و زود بشور، ماشینام منتظرمن...باید برم درستشون کنم آخه خبا(خراب) شدن...

هر بار که از کنار داداشت رد می شی دست یا پا یا صورتش رو می بوسی و با صدای جیغ مانندی می گی: دوسسسسسسسست دددددارم دددادددداشی جونییییییییییییییییییی!

بهت می گم من فقط فقط فقط عاشششششششششششششششقتم...

می گی منم فقط عاشقتم!

 

 

روزی که از آتلیه بر می گشتیم به خاطر کیک و کادوهایی که جلوی دوربین خوردی و باز کردی تو ماشین هی می گفتی: مامانی! آتلیه خیلی خیلی خیلی خوب بود... آتلیه خوب بود... من آتلیه دوست دارم مامانی!

پسندها (1)

نظرات (2)

بابایی
15 مهر 93 11:45
تولدت مبارک خوشتیپ بابا شعر محبوب آویشار"بیل متانیکی داریم ماشین آنتیکی داریم کار گریم و کار میکنیم سند و باد ن بار میکنیم راه را بستیم ما جاده ساز هستیم ما"
خاله خشن
16 مهر 93 23:18
ای جانم فدات بشم من شیرین زبون تو فوق العاده ای خاله جونی بنظر من تو یک نبوغ حاص و عجیب داری و این رو در یک هنری پیاده ش میکنی من منتظراون روزهای طلایی هستم روزهایی که تو بینظیر بدرخشی عاشقتم خاله جونی عاشق خاله جونی و خاله جونم گفتنای این روزاتم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آویشار می باشد